جدول جو
جدول جو

معنی صیغه دادن - جستجوی لغت در جدول جو

صیغه دادن
(خوا / خا کَ دَ)
دختری یا زنی را به عقد منقطع بمردی شوی دادن. به متعه دادن او را. به نکاح موقت او را بمردی دادن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صیقل دادن
تصویر صیقل دادن
زدودن، جلا دادن، صیقل زدن
فرهنگ فارسی عمید
(پَ دَ)
دانه دادن به مرغ. دادن دان. غذا دادن به طیور از حبوب و شبه آن: زق، چینه دادن مرغ بچه را بمنقار. (تاج المصادر بیهقی). عدار، چینه دادن مرغ بچه را به منقار. (تاج المصادر بیهقی). زغل، چینه دادن مرغ بچه را به منقار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا تَ / تِ شُ دَ)
زنی رابرای مدتی معین گرفتن. زنی را به متعه گرفتن. متعه کردن. صیغه گرفتن. رجوع به صیغه و صیغه گرفتن شود
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا کَ / کِ دَ)
جلا دادن. روشن ساختن. افروختن. زدودن:
خاک زنگار برآورد خوشا زنگاری
که دهد آینۀ دیده و دل را صیقل.
سلمان (از آنندراج).
نمیدانم که صیقل داده مرآت ضمیرم را
که زنگ خانه آیینه می ریزد غبار من.
محمداسحاق شوکت (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خَ شُ دَ)
تصدق. (مصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (دهار). تزکی. (تاج المصادر بیهقی). چیزی در راه خدا دادن: چندان صدقه دادند که آن را اندازه نبود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 517). رجوع به صدقه شود
لغت نامه دهخدا
(خَ گَ تَ)
کنایه از زور و قوت نمودن. (آنندراج) :
گوشه گیران تن بزحمت بی محابا کی دهند
چون شناور سینه را در موج دریا کی دهند.
میرزا رضی دانش (از آنندراج).
، (اصطلاح بنایان) جلو آمدن دیوار یا سقف
لغت نامه دهخدا
(صَ دَ)
ثمر دادن. اثمار. (دهار). میوه آوردن. بار دادن:
نخلی که میوه ای ندهد خشک بهتر است.
صائب تبریزی.
و رجوع به میوه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صیقل دادن
تصویر صیقل دادن
مالیدن زدودن پرداخت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
چکر زن کردن زنی را برای مدتی معین گرفتن زنی را متعه کردن صیغه گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیقه دادن
تصویر لیقه دادن
لیق دان. توضیح این کلمه بصورت لیفه دان هم آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیفه دادن
تصویر لیفه دادن
دوات مرکب. توضیح این کلمه بصورت لیقه دان هم آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدقه دادن
تصویر صدقه دادن
چیزی در راه خدا دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
تتجذر
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
Root
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
enraciner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
укореняться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
kök salmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
جڑ پکڑنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
মূল স্থাপন করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
ปลูกฝัง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
kupandikiza mizizi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
根を張る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
뿌리를 내리다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
verwurzeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
לשתול
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
berakar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
जड़ें जमाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
enraizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
radicare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
enraizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
扎根
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
zakorzeniać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
укорінюватися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ریشه دادن
تصویر ریشه دادن
wortelen
دیکشنری فارسی به هلندی